سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خلـــوتگـــه دل
 
 RSS |خانه |ارتباط با امیر امیری| درباره امیر امیری|پارسی بلاگ
»» به کجا خواهیم رسید؟

 

واقعا به کجا داریم میریم؟؟؟

مدتهاست که کارمون شده مسخره کردن و حرف نامربوط زدن

مدتهاست که به خودمون قبولوندیم که خنده بر هر درد بی درمان دواست.

مدتهاست که همه چیز شده مضحکه ما و محیطهای مجازی

انگار نه انگار که خیلی چیزها زیر سوال رفته

چندوقت پیش سوژه مون بود خود ارضایی دختری بالامپ

اونهم دختری با وضعیت خاص

بعد از اون شد خود ارضایی پسری با حلقه

و بعد از اون....

ماه ها گذشته و همچنان کارمون شده مسخره کردن و دست بدست کردن فیلم هایی که بطور ناجوانمردانه در اتاق های عمل گرفته شده

کارمون شده دست بدست کردن عکس دخترهای این مملکت که در محافل خصوصی و کاملا زنانه گرفته شده و با دزدیده شدن یه گوشی همه چیز نابود شده

کارمون شده خندیدن بدون اونکه لحظه ای به آبروی کسی فکر کنیم

و حالا

حالا هم افتادیم دنبال سوژه عربستان و حاجی گفتن های مسخره

بجای اینکه جوری رفتار کنیم که نشون بدیم ایرانی هستیم داریم جوری مسخره میکنیم که انگار عربستانی هستیم نه ایرانی

واقعا خجالت داره که بجای اعتراض یکپارچه وارد چه بازی های مسخره ای شدیم.

به کجا رسیدیم دوستان؟؟

کاش لحظه ای خودمون رو بجای یکی از نزدیکان اون دو نوجوان بیگناه بذاریم و اونوقت ببینیم چه حس و حالی بهمون دست میده!!

فقط کم مونده شهادت مرزدارانمون رو مسخره کنیم

فقط همین مونده

کلکسیون داره تکمیل میشه ایرانی

مراقب باش و به خودت بیا

*امیر امیری *

********************************

 

در اینجا ذکر یک نکته رو ضروری میدونم که


گرچه این حادثه شوم در یک کشور عربی رخ داده اما این دلیل نمیشه که ما عرب زبانان این مرز و بوم رو با اون افراد پست حقیر یکی بدونیم

خواهشمندم در درج مطالب انتقاد آمیز این نکته رو رعایت فرمائید.

با تشکر



کلام دوستان ()
نویسنده : » امیـــر امیــری ( یکشنبه 94/1/23 :: ساعت 8:46 صبح )
»» سن وبلاگ من


سن امروز وبلاگم

همراه همیشگی من


9 سال و 9 ماه و 9 روز



کلام دوستان ()
نویسنده : » امیـــر امیــری ( شنبه 94/1/22 :: ساعت 10:9 صبح )
»» آغوش


آغوش آن چیزی نیست که مپینداری

آغوش پیراهنی چرک نیست که با هر پیراهن نویی تعویض گردد

آغوش آرامگاهی نیست که تنها دمی بر آن بیاسایی و بروی

رفتنی پر از فراموشی

و آغوش حسادت و تنوع طلبی را نمی طلبد

آغوش عشق میخواهد .....  عشق

آغوش آن است که در میان بازوان کسی که عاشقانه تو را ستایش میکند آرام گیری

آغوش جاییست که تو طعم خوش آرامش را احساس کنی

آغوش مقدس است و قداست دارد

بیخود نیست که آغوش و عشق مترادفند

آنها مکملند

آغوش را با عشق بخواه نه بی عشق

آغوش با عشق دنیایی است پر از آرامش

و آغوش بی عشق ... جهنم


( امیر امیری )



کلام دوستان ()
نویسنده : » امیـــر امیــری ( شنبه 94/1/22 :: ساعت 10:6 صبح )
»» وصف حال دل



حضرت آدم وقتی ک داشت از بهشت بیرون میرفت

خدا بهش گفت:

 نارنینم، با تو رازی دارم.

اندکی پیشتر آی...

آدم آرام و نجیب آمد پیش!!!

زیر چشمی ب خدا مینگریست...

محو لبخند غم آلودِخدا؛

دل انگار گریست...!!!

 گفت نازنینم آدم،

قطره ای اشک زچشمان خداوند چکید....

 یاد من باش ک بس تنهایم...

 بغض آدم ترکید،

گونه هایش لرزید.

به خدا گفت:

من به اندازه گلهای بهشت...

من به اندازه عرش،

نه ... 

نه...

به اندازه تنهاییت ای هستی من،

 دوستت دارم.!!!

آدم کوله بارش برداشت ...

خسته و سخت قدم برمیداشت...

راهی ظلمتِ پرشور زمین ...

زیر لبهای خدا باز شنید ...

 نازنینم آدم !!!

 نه به اندازه تنهایی من ...

نه به اندازه گلهای بهشت ...

ک به اندازه یک دانه گندم ...

تو فقط یادم باش.




کلام دوستان ()
نویسنده : » امیـــر امیــری ( یکشنبه 93/9/2 :: ساعت 6:8 عصر )
»» همیشه


همیشه باید کسی باشد...
تا بغض هایت را ،قبل از لرزیدن چانه ات بفهمد !
باید کسی باشد که وقتی صدایت لرزید،بفهمد!
که اگر سکوت کردی ،بفهمد !
باید کسی باشد!
که اگر بهانه گیر شدی!بفهمد !
باید کسی باشد که اگر سردرد را
بهانه آوردی برای رفتن ! نبودن !...بفهمد.
باید کسی باشد که بفهمد درد داری !
که زندگی درد دارد .
بفهمد که دلگیری !
بفهمد دلت برای چیزهای کوچک تنگ شده !!
بفهمد که دلت برای راه رفتن ! دویدن ! تنگ شده !
بفهمد که وقتی باران می آید ،برف می بارد ،
راه رفتن می شود تنها دغدغه ی زندگی ات .
بفهمد !
همیشه باید کسی باشد .



کلام دوستان ()
نویسنده : » امیـــر امیــری ( شنبه 93/8/3 :: ساعت 4:32 عصر )
»» ساعت شنی

 

ساعت شنی احساساتم را وارونه کرده ام

تا شاید تتمه احساساتم بتواند جوابگوی

زخم های قلب و روح خسته ام گردد

( امیر امیری )




کلام دوستان ()
نویسنده : » امیـــر امیــری ( شنبه 93/7/26 :: ساعت 11:50 صبح )
»» اندوه


اندوه

یخ زده ام

مثل آن روزها

نباید می گذاشتم

این همه بزرگ شوی

اندوه



کلام دوستان ()
نویسنده : » امیـــر امیــری ( چهارشنبه 93/7/16 :: ساعت 9:3 صبح )
»» دوست داشتن

 

دوست داشتن آخرین دلیل دانایی است

برای من

دوست داشتن

آخرین دلیل دانایی است

اما هوا همیشه آفتابی نیست

و من گاهی اوقات مجبورم

به آرامش عمیق سنگ حسادت کنم

چقدر خیالش آسوده است

چقدر تحمل سکوتش طولانی است

چقدر ...



"سید علی صالحی "

 



کلام دوستان ()
نویسنده : » امیـــر امیــری ( چهارشنبه 93/7/16 :: ساعت 9:2 صبح )
»» کابوس


مدتهاست که شب هنگام

غصه هایم را میشمارم و به خواب میرم

باید هم که کابوس ببینم



کلام دوستان ()
نویسنده : » امیـــر امیــری ( چهارشنبه 93/7/16 :: ساعت 9:1 صبح )
»» پنجره

 

مسافر کناری ام که پیاده شد


پنجره ای گیرم آمد


باقی مسیر را گریستم...



کلام دوستان ()
نویسنده : » امیـــر امیــری ( چهارشنبه 93/7/16 :: ساعت 8:47 صبح )
<   <<   16   17   18   19   20   >>   >
»» لیست کل یادداشت امیر

ماندم بر خیال
نیاز آدمها
پول نان
گر بدی گفت....
دروغ
بگذار و بگذر
خنده
خیال
خوبی..!
چند شنبه ها
توبه
[عناوین آرشیوشده]

ابزار وبمستر

ابزار وبمستر