بی خودی پرسیدیم
حال همدیگر را
که بگوییم محبت داریم!
من در سکوت خبره ام
ولی چه سود که در زمان درد
نمی توان سکوت کرد
امیر امیری
پشت سر دیگران بد می گویید
و جلویشان خم و راست می شوید؛
این نشان ارادت نیست
نشانی از رذالت است و بس
* امیر امیری*
کاش میفهمیدیم
که نام هر احساسی عشق نیست
گاهی وابستگی ست
* امیر امیری*
نرنج از اینکه
فلانی از تو بد می گوید
قفس نشین همه را
راه راه می بیند
خرمشهر،
ما به روزهایی پر از درد،
به چشمانی پر از اشک،
چه عادت کردیم!
* امیر امیری *
یادمان باشد
که جملات قبل از امّا
را جدی نگیریم
بعد از آن دنیایی حرف است و درد
*امیر امیری*
خسته ام...
خسته ام از روزگار بی وفا
خسته از این زندگی بی صفا،
خسته ام از این همه درد و جفا
خسته از دوز و کلک های شما،
خسته ام از کار این مردان پست
خسته از نامردی رندان مست،
خسته ام از بی وفایی جهان
خسته از فریاد و درد عاشقان،
خسته ام از اینکه دنیا پر غم است
خسته ام از اینکه نامم آدم است،
خسته ام از اینکه نامم آدم است
* امیر امیری *
مرا
هزار امید است و
هر هزار امید
تویی
* امیر امیری *