من در تیررس ترکش های غضب آلود این قلب خویش اسیرم و دربند
کاش راهی بود برای فرار از این درد و این نیش های پر رنج
و ایکاش اندکی درک میکرد
درک می کرد تا میتوانستم به او اثبات کنم که دیگر روحم در کنارم نیست، کاش میتوانستم فریاد کنم ..... را.
اما این قلب من فارغ از درک است و این جسمم فارغ از روح
( امیر امیری )