ایران تنها تهران نیست
آری این یک واقعیت است، اما واقعیتی که بسیاری بر روی آن چشم بسته اند
ما نمی توانم از مسئولان گله کنیم در حالیکه حتی بسیاری از مردم تهران نیز چنین عقیده ای دارند.
اما این، تنها یک جمله مسخره است؛جمله ای که بیشتر شبیه یک لطیفه بود تا یک حرف سیاسی، البته با کمی تامل بیشتر هم می توان آنرا به یک شعار سیاسی نیز تشبیه نمود.
آری ایران تنها تهران نیست
اما ما مردم خوزستان چگونه این شعار را باور نماییم در حالیکه این استان را مشکلاتی فلاکت بار احاطه کرده است!
چگونه این شعار را باور نماییم در حالیکه معتقدیم که مسئولان هیچ کاری برای رفع مشکلات این استان انجام نداده اند!
چندی پیش در زمان انتخابات جمله ای شنیدم که برایم بسیار جالب بود؛ کرباسچی سیستم مدیریتی ما را به سیستم مدیران کوتوله ای تشبیه کرد که الحق والانصاف هم بسیار زیبا گفت.
خیلی سعی کردم جور دیگر تشبیه کنم اما نتوانستم جز اینکه این کوتوله بودن را به طرز فکر و وسعت دید مدیران منتصب کنم.آری متاسفانه بسیاری مدیران ما دارای کوتاهی دید هستند؛ کوتاهی دیدی که مردم را با چالش های بسیاری روبرو کرده است.
جنابآقای دکتر احمدی نژاد، امروز دیگر حال و حوصله ای برای نوشتن کلماتی مانند از، به، موضوع یا بکار بردن القاب ندارم.
ما مردم خوزستان،این روزها حال و حوصله شنیدن شعار رو نداریم؛ حال و حوصله بازی با کلمات رو هم نداریم، چرا که بیش از هر چیز محتاج آرامشیم، آرامشی که مدیران بی لیاقت از ما گرفته اند.
همیشه آرزو می کردیم که ایکاش این گرد و خاک به تهران سرایت کند تا بلکه مسئولانی که با گستاخی چشم خویش را بر مشکلات بسته اند، از شدت تنگی نفس بیدار گردند و فکری برای حل این مشکل کنند؛ بالاخره هم این آرزو برآورده شد و شما هم گرفتارش گشتید و بخدا قسم که از این بابت خوشحالیم و از این پس هم از خدا می خواهیم که شما همیشه به نوعی درگیر مشکلات ما مردم خوزستان گردید تا شاید این مسئولین وقیح فکری برای رفع مشکلات نمایند؛ مشکلاتی نظیر: گرد و غبار، عدم امنیت، عدم وجود آب شرب سالم و دهها مشکل دیگر.
جناب آقای احمدی نژاد؛ این روزها چیزی که اطراف ما را احاطه کرده چیزی نیست جز مشکلات و از آن مهمتر تعدادی مدیران بی عرضه و گستاخ مانند خانم جوادی و امثالهم.
کاش می دانستید که بسیج و بسیجی تنها در زمان جنگ معنی داشت؛ اما این روزها متاسفانه تنها راه گزینش مدیران مدرک بسیجی می باشد؛ مدرکی که من نمی دانم در کدام فرهنگ لغت به تخصص و مدیریت معنا گشته است!
کاش بجای پرداختن به چنین موضوعاتی بدانیم که در مدیریت تنها لیاقت و کارآیی حرف اول را می زند نه یک کارت بسیج.
سالهاست که دیگر بسیج معنایی ندارد؛و از همان زمان که چنین سیستمی حکمفرما گشته متاسفانه سیستم مدیریتی ما هم دچار نوعی رکود و اخلال گشته است.
و نکته آخر اینکه:
ایکاش ایران تنها در تهران خلاصه نمی شد
ایکاش که مسئولین استان جسارت و شهامت و عرضه بیشتری در تصمیم گیری داشتند.
کاش می شنیدید که چگونه مدیرانتان فریاد می زنند:
*چو تهــــران مباشد تن من مبـاد*
* امیر امیری *