براستی که خداوند هم در کار خلق خویش حیران مانده است
خرمشهر را خدا آزاد کرد
آری؛بالاخره خرمشهر از دست رژیم غاصب بعث آزاد شد
اما دیری نپایید که آزادی تبدبل به اسارتی دوباره شد و اینبار غاصبش کسی نبود جز خودمان.
امروز سالگرد آزادی خرمشهر است وتا چند روز دیگر هم سالگرد اسارت دوباره او؛
امید است همانگونه که در آزادی او خوشحال و خندانیم؛ در سالگرد اسارت او هم غمگین و نالان باشیم،
هرچند که شاید هیچگاه در غم این اسارت ،اشکی چشمانمان را تَــــر ننماید اما همین قدر که در دل آهی بکشیم کافیست
آهی از حسرت و اندوه؛ که شاید بازهم خداوند نگاهش لطف و رحمتش را شامل حال ما نماید.
گاهی فکر می کنم که ایکاش هیچگاه خرمشهر آزاد نمی گردید؛در آنصورت اکنون جزئی از خاک عراق بود و مردمانش می توانستند در آنجا براحتی زندگی نمایند،
چرا که در آنصورت حداقل مشکلاتی از قبیل آب شرب و تامین برق و ... را نداشتند
آری در آنصورت بسیار بسیار راحت تر بودند تا آزاد بودنشان
چراکه دایه ای بنام ایران داشتند
دایه ای که دارای بودجه ای کلان و مسئولینی خیر است
نمی دانم آزادسازی دوباره خرمشهر چه زمانی انجام می گیرد؟
هرچند که شاید باز هم آزادی، اسارتی دوباره باشد
چرا که بر تقدیر این مرز و بودم چنین نوشته اند که
آزادی اسارتی دوباره است
آزادی اسارتی دوباره است