دوست دارم داد بزنم و به همه بگم؛ که شاید چشم خیلی ها باز بشه
اونقدر تند میره که فقط یه سرعتگیر کافیه تا از هستی ساقطش کنه،چون مطمئناً قادر به کنترل نیست
* نمیدونـم چه فکـــری کــــرده؟ شاید فکر کرده که قراره تا آخر عمرش همینطوری یکه تازی کنه و با سرعت جلو بره،شاید هم تَوَهُم زده که جاده مستقیمِ مستقیمه،بدون هیچ پیچ و خمی و دیواری {یعنی همون قرص اِکس خودمون} * فـکــــر کـــــرده کیــه؟ شاید برا اثبات خودش،خودش رو ملزم به انجام چنین کارهای خنده داری میدونه؛کارهایی که باعث ریشخند دیگران شده ولی اونقدر محو پیشتازیش شده که تمام علائم رو نادیده گرفته و مستقیم داره میره اونهم عبور ممنوع داره با تمام سرعت به جلو میره؛هرچند که من احساس میکنم تمام انگشتهاش روی فرمون قفل شدند وعضلاتش با تمام قدرت دارن به گاز فشار میارن * می خـــواد کجــا رو بگیــــره؟ من هم نمیدونم ؛فقط امیدوارم که آخر و عاقبتش بخیر بشه ؛امیدوارم که با این سرعت زیاد چپ نکنه...یا شاید هم چپ کردن براش لارم باشه،، شاید لازم باشه تا آدم بشه * چـــرا؟ مگـه آدم نیست؟ آدم هست! اما نمیدونم چرا آدمیتش با بقیه آدمها اندکی توفیر داره،شاید آدمیتش با غرور و افاده،زیاده خواهی و یا فراموش کردن گذشته خودش مخلوط شده و باعث اینکارها شده. گاهی آدم شدن برا آدمها هم لازمه! گاهی لازمه تا ما آدمها هم به رسم و رسوم آدم بودن آشنا بشیم بهتره که انسان 10 قدم به جلو برداره و بعد برگرده و به خودش یه نگاهی بندازه؛اونهم توی آینه،،بعد که خوب دقت کرد می بینه که هیچ تغییری نکرده و در آینده نزدیک شاید مجبوربشه که دوباره برگرده سرجای اولش (( که حتما هم برمی گرده)) پس بهتره که همه چیز رو خراب نکنه بهتره که آدم باشه و سعی کنه آدمیت رو فراموش نکنه بهتره یادش بمونه که کی بوده و چه کاره بوده! بهتره... اَه،،،،بسه دیگه! خسته شدم از بس گفتم :دلم میخواد؛ بهتره؛ لازمه؛ باید!!! اصلاً به من چه ربطی داره؟ شاید اون دوست نداره تا صد سال دیگه آدم بشه! مگه من باید غصه اش رو بخورم؟ وقتی اون خودش نمیخواد من این وسط چه کاره ام؟ هر چند؛خدا رو چه دیدی! شاید خودم مجبور شدم آدمش کنم، اما به چه قیمتی، نمیدونم! و تاوانش رو چه کسی باید بده،بازهم نمیدونم! من یا اون؟؟ بـــــــــــزودی.......بــــــــــــــزودی خیلی دوست داشتم که این متن رو با ضرب المثل تموم کنم اما چون مورد منکراتی داره ؛؛شرمنـــده! سانسورش کـــردم ای دوست به کجـا شتــابـــان که شدی چنین هراسان تو بدنبال چه هستی که چنین،اینگونه پَستی تو که چند سال دیگه هستی ز همین هم مستِ مستی تو تـَــوَهُـــــم هم که هستی که توی بـنـــزی نشستی ولی افسوس که یه رویاست چون سوار یک هستی خرت هم مثل خودت است لَنگ ولیکن که زِرَنـگ است خرت از تو هَم قشنگتــــر بهتر از تـــو ، با ادب تر بس است دیگر این اِفــاده تو مریز کِرم و اِراده بس کن دیگه بچه قرتی که فقط یه بچه هستی فکر کردی چه کاره هستی نه سلامــی ؛ نه علیکـــی رئیسی الکی هستی همه پُست ها که دو روزه بعدش هم ک.ن.. می سوزه ( شعــر: امیر امیری)