اشک چیست
فرجام محبت، در عشق
آرامش و عزت، در چشم
یا ترس؟
این چنین نیست!
اشک قصه تکرار است
آغاز سجود ...
توبه ی چشم ز عشق !
اشک
شعله آتش درد است
جدا از دل نیست
بید مجنونی ست
خم گشته ز بار غم و آه
بوته ى اسفند است
که پر از خالی هاست
اشک پایان نیست!
اشک آغاز وجود است
آسمانی سبزست
اشک احساس وجود موج است
سرنوشت دریاست
شاعر: مصطفی عرب عامری