از چه زمان ؟؟ - خلوتگه دل

»» از چه زمان ؟؟

نه از آغاز چنین رسمی بود

و نه فرجام ، چنان خواهد شد

که کسی جز تو تو را دریابد

تو در این راه رسیدن به خودت تنهائی

ظلمتی هست اگر

چشم از کوچه یاری بردار

و فراموش کن این کهنه خیال

نور فانوس رفیقی،که تو را دریابد!

دست یاری که بکوبد در را

دست تنهائی خود را تو بگیر

و از آئینه بپرس

منزل روشن خورشید کجاست؟

شوق دریا اگرت هست،روان باید بود

ور ، نه در حسرت همراهی رودی، به زمین

خواهی شد

مقصد از شوق رسیدن خالی است

راه سر شاراز امید

و بدان کین امروز

منتظر فردائی است

که تو دیروز،

که تو دیروز، در امید وصالش بودی

بهترین لحظه راهی شدنت،اکنون است

لحظه را در یابیم

باور روز برای گذر از شب، کافیست

و از آغاز چنان رسمی بود

که سر انجام چنین خواه شد

کلام دوستان (بدون)
نویسنده : » امیـــر امیــری ( دوشنبه 85/3/1 :: ساعت 3:9 عصر )

»» لیست کل یادداشت امیر
20 سال
جای امن
کوچ
گاهی باید رفت
جنگ غرور
شعر
بگو تا بماند
دل پُرِ ننه حسن
آنچه از دل برآیند
سنگ مزار
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 41
>> بازدید دیروز: 116
>> مجموع بازدیدها: 471306

» درباره امیر امیری

امیـــر امیــری
سفری در پیش است، سفری بی پایان، سفری تا به تمنای نگاهی، بماند همه جا و همه وقت (امیر امیری)

» موسیقی وبلاگ

ابزار وبمستر