تـــراژدی ختنـه زنـــان
کودکی خردسال بر اثر خنته در گذشت،
- پدری در نیویورک اندام تناسلی دخترش را با چاقو قطع کرد
- از سال 1995 60 زن بر اثر ختنه جان سپردند و 6000 دختر در بیمارستانها بستری شدهاند
این اخبار بخش کوچکی از از یک خشونت مرسوم است خشونت وحشیانهای که بیش از 4000 سال نسل به نسل انجام میگیرد و دل هر انسان سالمی را به راستی به درد میآورد.
ختنهی زنان یا چنانکه شایستهتر است امروز گفته شود، مثلهی اندامهای تناسلی زنان (اف،جی، ام)* ،چیزی جز بریدن اندام تناسلی زنان نیست و عمدتا در 28 کشور آفریقایی و برخی ازمناطق آسیا انجام میشود. با وجود اینکه 14 کشور به طور قانونی آن را نفی کردند و چند کشور بور کینا فاسو، مصر، غنا، سنگال و سرا لیون کسانی را که به ختنه زنان دست می زنند توقیف و محکوم می کنند تاکنون اثری در کاهش گستردگی این عمل دیده نمیشود.
یونسیف در سال 2005 گستردگی انجام این عمل را در قاره آفریقا بررسی کرده که نتایج آن در جدول 1 آمده است. طبق بر آورد سازمان بهداشت جهانی تعداد زنان و دختران که تا کنون ختنه شدند بین 100 تا 140 میلیون است همچنین سازمان ملل این رقم را 130 میلیون گزارش داده است. این در حالی است که بر اساس گفتهی هر دو سازمان هر ساله دو میلیون دختر در معرض خطر قربانی شدن قرار دارند. یعنی روزی 6000 هزار دختر.
تنوع این عمل از نظر خشونت، بر حسب موقعیت جغرافیایی و روال فرهنگی نوسان پیدا می کند. سازمان بهداشت جهانی این عمل را به 4 نوع عمده تقسیم می کند:
1. حالت اول: شامل بریدن لبهی کلیتورس¹ و در برخی موارد بریدن تمامی آن
2.حالت دوم: در این گونه کلیهی کلیتورس و بخشی و یا تمامی لابیای مینور² بریده می شود
3.حالت سوم: انتهای طیف دو حالت قبلی است و ختنهی عمیق نام دارد که شامل برداشتن کلیتورس و لابیا مینور و ماژور³ است .که در این حالت دو طرف لابیا توسط بخیه، چسب، گاهی خار به هم وصل میشود. در این حالت بیشتر دهانه واژن بسته می شود و تنها مجرای کوچکی باقی می ماند که ادرار و خون خارج شود لازم به ذکر است که نوع ختنه متداول ترین شکل موجود است که بر روی 80 درصد دختران در سومالی انجام می گیرد.
4.حالت چهارم: در کشورهای چون مالزی و سنگاپور بیشتر این نوع ختنه رایج است که در این مدل پوست روی کلیتورس بر داشته می شود.
گفتنی است که غیر از 4 حالت در برخی مناطق نوع دیگری از ختنه دیده شده است که در این حالت با دوختن بخشی از دهانهی واژن سعی بر تنگ کردن آن شده است.
به لحاظ سنتی هنگامی که زنان آماده ازدواج میشوند
این سوراخ بسته شده میتواند باز شود که به طور
معمول همسر با هر بار هم آغوشی
سعی بر باز شدن آن میکند.
ختنه زنان معمولا قبل از سن بلوغ در محدودهی سنی 4 تا 12 سالگی صورت می گیرد .با وجود این گاهی در نوزادی و یا قبل از ازدواج نیز انجام شده است. این عمل هر بار باید بر روی یک دختر انجام گیرد ولی معمولا دختران که در یک گروه سنی هستند با هم ختنه می کنند تمامی خنته ها در شرایط کاملا ابتدایی به وسیله قابله یا زنی دهاتی انجام می گیرد. از هیچ داروی بیهوشی استفاده نمی شود. دختران را با هر ابزاری که دردسترس باشد میبرند: تیغ ریش تراشی، چاقو، قیچی، شیشهی شکسته، سنگ تیز و در بعضی مناطق دندان.
سازمان بهداشت جهانی و سایر تشکیلات پزشکی ادعا کردند که این عمل غیر ضروری و دردناک است و نباید در کتب پزشکی مجاز دانسته شود. به هر حال عوارض آنی ختنهی عمیق شوک، عفونت، آسیب مجرای ادرار، زخم، بیماری کزاز، عفونتهای مثانهای، عفونتهای خونی، ایدز و یرقان است. عوارض دراز مدت عبارتاند از عفونتهای مزمن یا متناوب مجرای ادرار و لگن که میتواند به نازایی، تشکیل کیست و دمل در ناحیهی مجرای زنانه منجر شود، برآمدگی دردناک در مسیر اعصاب، دشواری فزاینده ادرار، قطع قاعدگی، جمع شدن خون قاعدگی در شکم، سرد مزاجی، افسردگی و مرگ و آنچه که شاید از سایر موارد مهمتر باشد این است که زن در تمامی عمرش از لذت عمل جنسی محروم خواهد بود.
متاسفانه تعداد دختران مهاجر که به دست تیغ قابله سپرده میشوند کم نیست. آفریقایی ها به هر کجا که مهاجرت کردند این سنت را با خود بردهاند. به گفتهی واریس دیری سفیر مخصوص سازمان ملل 27 هزار زن در نیویورک تحت این عمل قرار گرفتهاند یا خواهند گرفت. قانون گذاران بر این باورند که لازم است قوانین جداگانهای برای حمایت کودکان در معرض خطر قرار دارند وضع شود چرا که بسیاری از خانوادهها ادعا میکنند که این از حقوق مذهبیشان است و هیج دولتی اجازه مداخله در این باره ندارد.
بسیاری مدعی هسنتد این عمل یکی از آیینهای مذهب اسلام است اما واقعیت این است که این خشونت به طور یکسان در میان مذاهب مختلف دیده می شود. عمدهترین عامل انجام این سنت، باکره نگه داشتن دختران تا قبل از ازدواج است و اساسا این رسم را مردان مطالبه می کنند. مردان خودخواهی که میخواهند مالکیت خود را بر مطالبات جنسی زنانشان اعمال کنند و از آنجایی که در این فرهنگها جایی برای زن ازدواج نکرده وجود ندارد مادران خود مایلند که این خشونتی که بر خودشان اعمال شده است بر روی دخترانشان نیز اعمال شود زیرا کسی نیست که فرزندشان را به زنی قبول کند و دخترشان تا آخر عمر کثیف و حشری خوانده میشود . مادران آفریقایی درست مانند مادران غربی که تمام فکرشان این است که دخترانشان تحصیل کنند وظیفهشان را در ایجاد بهترین موقعیت برای ازدواج دخترانشان میبینند. شاید بهتر باشد جهل و خرافات را مهم ترین عامل این خشونت بدانیم و بهترین دلیل توقف آن را درد و رنج و مرگی که از آن به جا میماند