من دیدم که ملائک همه مشغول بودند
گِل عشق و وفا را بسرشتند و به عالم دادند
همه مشغول بودند که یهو بلوایی شد
یکی از عشقِ معشوق وفـــا خواست
یکی از دلِ معشوق صفا
همه مشغول بودند
که یهو عاشقی از ره آمد
تا که چشمش به چنین معجونی خورد
از ته دل بخندید به چنین پیوندی
چونکه معشوقان
نه وفا دارند
نه یک ذره صفا
( امیر امیری )