سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خلـــوتگـــه دل
 
 RSS |خانه |ارتباط با امیر امیری| درباره امیر امیری|پارسی بلاگ
»» شاید آخرین یادداشت

شاید این یکی از بزرگترین علامت سوال هام باشه که چرا وقتی شادم و خوشحال، نمیتونم چیزی بنویسم

اما وقتی دلم گرفته و ناراحتم، انگار کلمات خودشون سرازیر می شن برای نوشتن

اینروزا با اینکه حال درستی ندارم، اما دستم به ننوشتن نمیره، حالی برای نوشتن ندارم و ...

همیشه وقتی کلماتم سرازیر میشن جایی ندارم برای رفتن، جز پیش تو!!

تو، رفیق مجازی من که الان حدود 20 ساله در کنار منی!

نه هیچوقت ناراحت میشی از دلخوری هام و نه هیچوقت گلایه میکنی! آروم آروم گوش میکنی

آره رفیق من..!!

20 سال از بودنت گذشت ... انگار همین دیروز بود

یه روز گرم تابستون، ساعت حدود 9 شب

و تو شدی خلوتگه دل و سنگ صبور سالهای طولانی زندگیم

با اینکه من همیشه رفتم و اومدم ... اما تو همیشه بودی رفیق من

و امروز...

19 سال و 9 ماه و 19 روزه که در کنارمی رفیق (سن این وبلاگ)

20 سال زمان کمی نیست رفیق، خودش یه عمره

چند وقت دیگه تولدته رفیق و نمیدونم هستم یا نه..!

چون از فردا....

بیخیال رفیق قدیمی، زندگی همینه

اگر هم نبودم... یه رفیق خوب هست


اینروزا با انیکه حس و حال خوبی ندارم اما حال درستی هم برای نوشتن ندارم... پس شاید وقتی دگر و جای دگر


شاید برای تولدت برگشتم رفیق... شاید


شاید آخرین یادداشت

31 فروردین 1404



کلام دوستان ()
نویسنده : » امیـــر امیــری ( یکشنبه 04/1/31 :: ساعت 8:34 صبح )
»» لیست کل یادداشت امیر

شاید آخرین یادداشت
سفری بی پایان
شعر
من و عمو ماشاالله
فکر و خیال
قمار دنیا
خسته ام
عشق
ماندم بر خیال
نیاز آدمها
پول نان
گر بدی گفت....
دروغ
بگذار و بگذر
[عناوین آرشیوشده]

ابزار وبمستر

ابزار وبمستر