دل من گریه نکن !
که در آیینه اشک تو ،، غم من پیداست
قطره ی اشک تو داند که ::: غم من در یاست
دل من گریه نکن !
سخن از اشک مخواه
که سکوتت گویاست
از نگه کردنت احوال تو را می دانم
دل غربت زده ام
بینوایی تنهاست !
چه غمی در دل ماست
****************
دل من گریه نکن !
اشک تو صاعقه است
بیش از این گریه مکن
که بدین غمزدگی، بیشترم می سوزی
من چو مرغ قفسم
تو در این کنج «« قفس »» بال و پرم می سوزی
****************
دل من گریه نکن !
که در آیینه اشک تو ،، غم من پیداست
قطره اشک دلم می داند،که غم من دریاست
دل به امید ببند
نا امیدی کفر است
چشم من بر فرداست
زتبسم مگریز
دل من گریه نکن !
که غم من دریاست