چه زیادند کسانی که با کلامشان، آبروی دیگران بازیچه خویش قرار می دهند و در میان آن آشفته بازار هر غلطی که می خواهند می کنند و کسی هم مانعشان نمی گردد، چرا که دستمال بدستانی بیش نیستند
* امیر امیری *
و چه ساده خــراب می کنند کاخ آرزوهــا را
* امیر امیری *
دیشب که نمیدانستم برای کدامیک از دردهایم گریه کنم
کلی خندیدم
دلتنگ که باشی آدم دیگری میشوی
خشنتر، عصبیتر، کلافهتر و تلختر،
و جالبتر اینکه با اطراف هم کاری نداری،
همه اش را نگه می داری
و دقیقا سر همان کسی خالی میکنی که دلتنگ اش هستی!
(امیری امیری)
بیشترین دروغی که در این دنیا گفته ام
"خــوبــــــــم"
من امروز عشق را دیدم که به من خندید و رفت
من امروز کلام عشق را خواندم، پر بود از گلایه های پر مهر
من امروز مرگ را دیدم، آرام بود و بی صدا
من امروز مردی را دیدم که برای ریالی پول، چگونه حرف های مزخرف میزد
من امروز دختری را دیدم که غرق بود در غروری کاذب
من امروز زنی را دیدم که برای فروش اندام خود فتانگی میکرد
من امروز مردانی رادیدم که خریدار زنی بودند که غرق بود در رنگ و لعاب و عاری بود از لباس
من امروز کودکانی را دیدم که گرسنه بودند و مادرشان سیرشان می کرد با قصه هزار و یک شب
من امروز خستگی مردی را دیدم از زندگی، که دل شکسته بود و غمگین و افسرده
من امروز پسرکی را دیدم که در انتظار مرگ بود و در خلوت خود اشک میریخت
من امروز انگشتانی را دیدم که بدون هرگونه تفکرحکاکی می کردند کلماتی را که دل می گفت
و من امروز آرزو کردیم که ایکاش میشد چشمان خویش را بست
کاش
کاش
( امیر امیری )
زندگی همین است
آن لحظه که می خواهی از ته دل بخندی چنان تو را گریان می کند که گویی سالهاست گریانی، اما کاش میشد قدر آن لحظات را دانست و چنان با تمام وجود گریه کرد تا شاید سبکبال گردی و آسوده.
با ریختن هیچ اشکی غم نمیرود، غم ها فراموش نمی شوند، پابرجایندو استوار؛ و این است رسم روزگار،
زندگی نیز همین است، دشوار و استوار
هرچند که گاهی خندیدن سخت است اما باید خندید تا غم ها پنهان شوند در پشت خنده ها؛بخند،همانگونه که دلقک می خندد ومی خنداند.
تو نیز مستانه بخند،
اما این را بدان::
بدان که هر گاه دلقک را دیدی که دیوانه وار می خندد و می خنداند، بدان او بیش از همیشه غمگین است و دلشکسته
بخند اما دلقک را همیشه بخار بسپار
سفری در پیش است سفری بی پایان
سفری تا به تمنای نگاهی که بماند همه جا و همه وقت
* امیر امیری *
وقت رفتن شده نزدیک و دلم در هوس یک دیدار،
چه ها می کشد و می سوزد
* امیر امیری *
مدتهاست که دقایق آرزوی منند...
هرچند که به ثــــانیه ای نیز قانعـــم
* امیر امیری *