سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خلـــوتگـــه دل
 
 RSS |خانه |ارتباط با امیر امیری| درباره امیر امیری|پارسی بلاگ
»» ایـــران!


اقتدارت رو به پایان است،دیگر هیچگاه نمی توان تو را آنگونه که بودی دید!

تو دیگر پیر شده ای و از کار افتاده،دیگر قادر به تصمیم گیری نیستی! دیگران برایت معلوم می کنند که چه بخواهی و چه نخواهی! چه ببینی و چه نبینی! و این است رسم روزگار نامراد.

آری ای ایران من؛ من تمام کلامم با تو است و تو نیک می دانی که چه می گویم،دیگران نمی دانند که من در چه مورد با تو سخن می گویم،دیگران فکری دگــر دارند؛ اما تو معنی کلامم را بخوبی درک می کنی، میفهمی وقتی می گویم که دیگران برایت تصمیم می گیرند منظورم آن است که دیگر کسی به فکر تو نیست؛ و وقتی می گویم که که دیگران برایت معلوم می کنند چه ببینی و چه نبینی منظورم آن است که دیگران کاری می کنند که تو ویـرانی خودت را نبینی و تو در توهم باشی که آباد هستی و آزاد.

آری ای ایرانم.....

این روزها دیگر نه تنها کسی در فکر تو نیست، بلکه مَـــردُمَت را هم زِ یاد برده اند، آنان فراموش کرده اند که خودشان نیز جزئی از همین مردمند؛ آنان خود را نه تنها از مردمانت بلکه از تـو نیز بالاتر می بینند و خـونشان رنگی دگر است و شاید وطن شان جایی دگر.

برایت متاسفم که دیگر نامت بلند آوازه نیست! دیگر کلامت بران نیست! و دیگر نامت لرزه بر اندام دشمنانت نمی اندازد!.من برایت متاسفم که این روزها سراسر وجودت را ویرانی فرا گرفته و دادخواهی، چرا که تمام آنچه را که مردمانت برای تو هزینه می کنند عده ای از احمقان صرف کمک به غزه وافغانستان و عراق می کنند، و این کشورها همان جاهایی هستند که تو حتی آنان را به همسایگی خود قبول نداری چه رسد به شراکت خود! و اینان همانانی هستند که با مخدرات و جنگهای بی دلیل خود تو را به ویرانی کشاندند و نابودت کردند.

اما چرا گفتم نابودی؟! زیرا بعد از جنگ دیگر هیچگاه کسی به آبادانیت فکر نکرد! چرا که معتقدند این ویرانی ها یـادگاریست از روزهای سخت!(آری من و تو در احمق بودنشان با هم همفکریم)و بهمین دلیل هم هنوز بعد از گذشت بیست سال آبادان و خرمشهرت که روزگاری مایه افتخارت بودند هنوز هم در ویرانی بسر می برند! رود پُــر آب کـارون نیز دیگر پُــر آب نیست تا تو را سیراب کند چراکه آب آن را به جایی دیگر فرستادند تا جایی دیگر را سیراب کند، نه تو را! و خوب می دانم که ویرانه های شهر بــم هنوز هم بر روی شانه هاین سنگینی می کند و تو از این بابت ملول و دردمندی اما کاش تو هم همانند رجالت درک می کردی که غزه و عراق واجبتر از توست! هرچند که می دانم درک نمی کنی چرا که احمق نیستی!!!!

تو تشنه ای و گشنه و مردمانت نیز همانند تو در گشنگی و تشنگی بسر می برند و دردناک ترین روزهای زندگی خویش را بسر می برند.حتی آن روزگاری که تو با عراق در جنگ بودی نیز اینچنین در مضیقه نبودی ولی اینک که نه جنگی هست و نه پیکاری چرا اینچنین است! راستش را بگو، آیا تو با خودت در جنگ نیستی؟ راست را بگو تا من هم باور کنم! آیا تو با خودت در جنگی؟و اگر تو با خودت در جنگ نیستی پس چگونه است که بسیاری از مردان سیاسی تو، تیشه بر ریشه تو می زنند و کاری برای آبادانیت نمی کنند و تمام پولهای بیت المال را صرف کشورهای دیگر می کنند؟ من که نمی دانم!! مدتهاست که در پیدا کردن جواب این سئوالات مانده ام و سردرگمم.

کاش تو پاسخی برایم داشتی

کاش




کلام دوستان ()
نویسنده : » امیـــر امیــری ( شنبه 88/12/1 :: ساعت 12:57 عصر )
»» لیست کل یادداشت امیر

نیاز آدمها
پول نان
گر بدی گفت....
دروغ
بگذار و بگذر
خنده
خیال
خوبی..!
چند شنبه ها
توبه
[عناوین آرشیوشده]

ابزار وبمستر

ابزار وبمستر