گاهگاهی به ایرانی بودنتان شک می کنم،به مرام و معرفتتان و حتی به مسلمان بودنتان!
نمیدانم تا کی باید فقط ادعای عدالت داشت؟ تا کی باید ادعای مسلمانی کرد و از اسلام و مسلمانی چیزی ندانست؟ تا کی؟
مدتهاست که عقیده هایتان مرا به آتش کشیده است!کارهایتان دیوانه ام کرده است! و سخن و کلامتان همانند پتکی بر سرم فرود می آید و تمام اندیشه هایم را بر هم می زند! من از شماها متنفرم، از شماهایی که چشمهایتان فرسنگها دورتر را براحتی می بیند و در دیدن اوضاع پیرامون خویش ناتوانید!
من عقیده ای راسخ دارم بر وطن فروش بودنتان و بهمین خاطر متنفرم از شماهایی که وطن فروشید! وطن فروشی تنها جاسوسی و محاربه نیست،وطن فروشی یعنی ایران و ایرانی را به فراموشی سپردن و دایه دیگران شدن است. وطن فروشی یعنی فقر ایرانی را ندیدن!وطن فروشی یعنی کمک کردن به لبنان و غزه آنهم در حالیکه در همین ایران هم بسیارند کسانی که شب و روز خویش را در گرسنگی بسر می کنند و دم نمی زنند، چرا که سهمشان را به لبنان و غزه داده اند.
و وطن فروش یعنی شماهایی که خود را مفتخر می دانید که حامی غزه و لبنانید و به کمکهایتان افتخار می کنید و به آن می بالید،شماها بزرگترین خائنان مملکتید.
ما از مسلمانی فقط ادعا داریم و بس،،آنهم ادعایی بیش از تمام دنیا
نفــرین بر شما وطن فروشـان
نفـــرین
(امیر امیری)